00491755234725

پایان روانکاوی

پایان روانکاوی
خلاصه

برای رسیدن به نقطه پایانی خود ، یک آنالیز باید رابطه سوژه را با واقع اصلاح کند

12 6 98

فصل آخر از مقاله ی (واقع)
نویسنده: مارتین لرود
ترجمه: علی درخشنده

لکان در سالهای پایانی تدریس خود ، این سؤال را در مورد سمپتوم و پایان درمان مطرح کرد (1975 ؛ 1976). اگر سمپتوم  "واقعی ترین چیز"(the most real thing) باشد که سوژه در آن قرار دارد (1976 ، ص 41) ، پس چگونه باید آنالیز انجام شود تا هدف واقعی این سمپتوم  باشد تا اطمینان حاصل شود که این سمپتوم در اثرات معنی دار تکثیر نمی شود و حتی  سمپتوم را از بین ببرید؟ برای اینکه آنالیز یک فرآیند نامتناهی نباشد ، برای اینکه بتواند حد و مرز درونی  خود را پیدا کند ، تفسیر آنالیست ، که[ نشان دهنده] دال (signifier) آن باشد ، باید به واقع سمپتوم  نیز برسد ، یعنی نقطه ای که نمادهای غیرمجاز(nonmeaningful) به طور واضح بر روی آن قرار می گیرند. واقع ، جایی که اولین دال هایی  که توسط سوژه شنیده می شود ، اثر خود را به جا گذاشته اند (لکان ، 1985 ، ص 14). به گفته لکان ، برای رسیدن به نقطه پایانی خود ، یک آنالیز  باید رابطه سوژه را با واقع اصلاح کند ، که یک کل(whole) غیرقابل بازگشت در نمادی(symbolic) است که از آن فانتزی و میل سوژه نشات می گیرد.

این مفهوم از واقع باعث سوء تفاهم های بیشماری شده است. برخی مقاومت آن در برابر شکل گیری  را به عنوان اسلاید غیرمنطقی تعبیر کرده اند. برخی دیگر با شناسایی واقع با تروما ، آن را عامل ترس و اضطراب قرار داده اند. با این وجود ، همه ما تجربه  شهودی واقع را در پدیده هایی همچون غریب آشنا( uncanny)  ، اضطراب ، طنز غیرمذهبی و شاعرانه داریم که با کلمات به قیمت معنا بازی می کند. بنابراین ، هنگامی که چارچوب موج دار و گفتار خیالی وجود ندارد ، وقتی واقعیت (reality)دیگر توسط صحنه فانتزی سازماندهی و آرام نمی شود ، تجربه واقع  به شکلی ظاهر می شود که برای هر شخص بی نظیر(unique) است.



منبع:
encyclopedia

دیدگاه کاربران
(مورد نیاز)
(مورد نیاز)