زیگموند فروید چگونه زادروز خود را جشن می‌گرفت؟!

در سال 1885 و در زادروز 29 سالگی فروید، درست یکسال پیش از ازدواجش با مارتا برای همسرش نامه‌ای می‌نویسد و از بیسکوییت، ست تحریر و برگه‌ی نسخه‌ای که برای او فرستاده تشکر می‌کند.

هدایا و نامه‌ای که از آینده‌ی کاری‌اش خبر می‌دهد:" بسیار هدایای زیباییست اما هنوز از آن‌ها استفاده نکردم و تا زمان شروع کار روانکاوی‌ام استفاده نخواهم کرد."

الیور، سوفی، مارتا، ماتیلد، آنا، مارتین و ارنست فروید و مینا برنیز، جشن تولد فروید در سال 1909 به نظر خود فروید عکاس این تصویر است.

در سال 1922 و در 66 سالگی،برای نویسنده و نمایشنامه نویس معروف آرتور شنیتزلر نوشت "به مرزهای پایان زندگی نزدیک می‌شوم و به زودی منتظرم که پایان پنجمین پرده این کمدی نسبتاً نامفهوم و گه‌گاه سرگرم کننده را ببینم."

این هم نامه‌ی شعریست که به یاد دورانِ کودکیِ فرزندانش در تولد 74 سالگی برای او فرستادند، اشعاری که می‌نوشتند و به گردن سگشان جوفی که سگ محبوب فروید بود می‌اویختند تا به او بدهد.

ششم می 1931 هدیه‌ی زیبایی از ماری بناپارت برایش فرستاده می‌شود، فروید در مورد این گلدان یونانی می‌نویسد: "حیف که نمی‌شود آن را با خود به گور برد."

به نظر می‌رسد این همان گلدانیست که هم‌اکنون خاکستر فروید در آن قرار دارد.

تولد 75 سالگی هدیه‌ی دوست‌داشتنی دیگری هم برای فروید داشت.تندیس زیبای ویشنو را به عنوان هدیه از انجمن روانکاوی هند دریافت کرد. هرچند دیر به دستش رسید و فروید کم‌کم به دلیل کسالت حوصله‌ی برگزاری جشن و شلوغی را نداشت.

در سال 1932 بیماری سرطان بیش از پیش فروید را می‌آزرد و فقط خانواده‌اش این روز را جشن می‌گرفتند که البته برای فروید که همیشه از آن اجتناب می‌کرد بد نبود. در نامه ای به دوستش Eitingon می‌نویسد:" زادروز امسالم را همان‌طور که همیشه می‌خواستم بگذرانم گذراندم، یعنی مثل یک روز عادی هفته. صبح ملاقات با سگ ها، بعد از ظهر ملاقات معمولی با پیچلر ، پزشکم، 4 ساعت کار تحلیلی و یک بازی بی ضرر ورق در شب."

اما سال 1934 در توضیح جشن تولدش می‌نویسد: "تقریباً همه‌ی کسانی که امسال تولدم را به من تبریک گفتند بیهوده منتظر تشکر و قدردانی خواهند بود. از طریق این تکنیک می‌خواهم به آن‌ها آموزش دهم که در «موقعیت» بعدی این کار را تکرار نکنند."

سال بعد، به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد فروید، انجمن روان- تحلیلی بریتانیا در حال برنامه ریزی جشن بزرگی بود.

اما وقتی این خبر به گوش فروید رسید به ماری بناپارت نوشت: "شایعاتی که در مورد تدارک تولدم به من می رسد، به اندازه شایعات روزنامه‌ها در مورد جایزه نوبل مرا می‌آزارد."

علیرغم تلاش مداوم فروید برای اجتناب از آن‌ها، افتخارات و پیام‌های تبریک از سراسر جهان، از جمله توماس مان، اچ.جی ولز، و رومن رولان سرازیر شد.

منبع: سایت موزه فروید