00491755234725

مقاله ها

مجموعه مطالب یا مقالات وب‌سایت
نمایش در هر صفحه
7 7 1403
زوال واقعیت در روان نژندی و روان پریشی

زوال واقعیت در روان نژندی و روان پریشی هنگامی که ما با یک روان نژندی روبرو می شویم که در آن علت هیجان انگیز («صحنه تروماتیک») شناخته شده است و می توانید ببینید که چگونه فرد درگیر از چنین تجربه ای روی گردان می شود و آن را به سمت فراموشی سوق می دهد. به عنوان مثال به یک پرونده که سالها پیش مورد تحلیل قرار دادم اشاره خواهم کرد

12 3 1402
بُعد واقع

بُعد واقع بُعد واقع از حیث مفهومی از دشوارترین مفاهیم و به همان اندازه جذاب و مسحور کننده است . بخشی از دشواری آن بدین روی می باشد که بُعد واقع یک « چیز » نیست؛ ابژه ای مادی در جهان یا جسم انسان یا حتی « واقعیت » نیست.

7 2 1402
امروز ، بدون لکان ، سکون کامل برقرار است

به بهانه انتشار چهاردمین سمینار روانکاو بزرگ ؛ مصاحبه ای خواهیم داشت با ژک آلن میلر ، دانشجو ، داماد و تنها فردی که توسط لکان مجاز به بازنویسی آثار استاد است :

5 1 1401
سرمقاله: روانکاوی رواندرمانی نیست

قبل از هر چیز باید به او حالی کرد که روانکاوی رواندرمانی نیست، اگرچه اثرات درمانی دارد و از آنچه هم که بعضی‌ها «رواندرمانی تحلیلی» می‌نامند متفاوت است. بعلاوه، روانکاوی نمی‌تواند موضوع دوره‌های دانشگاهی باشد

7 2 1400
تاثیر تربیت

آموزش با نسخه ناکام و اثر تربیتی با نسخه پیشرفته مربوط است. تأثیر تربیت تنها می‌تواند در یک زمینه تربیت بی پایان رخ دهد زیرا همیشه سیستم دلالت به صورت پس رویدادی یعنی به صورت گذشته نگر دلالت می‌کند.

2 2 1400
فانتاسم، کاستراسیون (اختگی). برخی اظهارات در مورد درس بیست

بنابراین (Ergo)، قدم نهایی من، فالوس مورد بحث، تصویری است و می‌تواند به عنوان ابژه کاستراسیون با علامت φ- مشخص شود. در کیس روبرت، بیمار الی شارپ، که لکان در این سمینار شش درس به او اختصاص می‌دهد، فالوس همه توان و همه جا حاضر است. در کاستراسیون، ابژه فالوس است. اما اگر فالوس تصویری در کاستراسیون ابژه است، بدان دلیل است که ابژه a تنها به عنوان اثری از کاستراسیون ظاهر می‌شود. مهم است که به این تفاوت توجه کنیم. به عنوان اثر و نتیجه، ابژه a متعاقباً به عنوان تکیه گاه سوژه در فانتزی‌اش برای به دست آوردن ژوئی‌سانس عمل می‌کند. ابژه a می‌تواند آنچه را برای سوژه انجام دهد که بزرگ دیگری ناتوان از تخصیص آن بوده است.

1 2 1400
مسؤولیت در روانکاوی

اصطلاح وظیفه به دو شیوه متفاوت استفاده می‌شود. تحت حاکمیت سوپرایگو سوژه وظیفه خود را به عنوان یک وظیفه جهانی تجربه می‌کند اما سوژه وظیفه خاص خودش را نیز دارد که مخالفت با این وظیفه جهانی است. وظیفه سوژه مرتبط با منحصر به فرد بودنش است. آیا کسی از آغاز می‌تواند نگوید که سوژه مسؤولیتی برای مخالفت با وظیفه سوپرایگوی خودش دارد؟

7 9 1399
مقاله «روانکاوی وحشی» اثر زیگموند فروید

فروید، پریشانی یکی از مراجعین‌اش را برای ما نقل می­ کند: زنی چهل و چند ساله و مطلقه که به دلیل اضطراب با پزشک جوانی مشورت کرده و از او می‌شنود که علت اضطرابش نداشتن رابطه­‌ی جنسی است و اینکه برای درمان آن سه راه وجود دارد:

3 8 1399
فصل هفتم از سمینار VI

مطالعه فصل VII از سمینار VI، اشتیاق و تعبیر آن[۲]، پرسشگری ویژه‌ای را در من برانگیخت. قبل از گفتن آن به شما، مایلم بگویم که این سمینار را مطالعه کرده‌ام و تصور می‌کنم این فقط در فصل هفتم و نه در جای دیگر است که لکان گره‌ای بین بُعد واقع، بُعد تصویری و معنای سمبولیک آن ترسیم می‌کند.[۳] ژک آلن میلر این پاراگراف را یکی از موضوعات بنیادین این فصل می‌داند. مطالعه اجمالی من این اجازه را نمی‌دهد که به طور قطع اظهار کنم این تنها باری است که لکان درباره این موضوع صحبت می‌کند، اما این مسأله مانع نمی‌شود که من این فرض را داشته باشم که این در حقیقت تنها مورد است.

28 7 1399
انتخاب کلمه

ارتباطی با زبان و با بُعد واقع وجود داشت، یا به عبارت دقیق‌تر، با آن چه گفته شده و طریقی که این در آن گفته شده بود (در ارتباطش با کل و با حقیقت)، که برای من بسیار خاص بود. مثل دیگران از نسل من، که تأثیر گرفته از [ماه] می ۶۸ بودند، من با یک شیوه گفتن محاوره‌ای روبرو شدم، یک شیوه تقریباً لیبرال؛ یک سبک تعبیری که در زمان نوجوانی من بسیار مُد بود و تأثیراتی را بر من به جا گذاشت. بیایید بگویم که من تحت تأثیر واقع شدم، مثل هر فرد دیگری، با حدوث زبان، با سیل زبان، که از آن، بر اساس [گفته] لکان در کنفرانس ژنو در مورد سمپتوم، «چیزی در اظهار کردن جا مانده، یک پس مانده، همان طور که او اشاره می‌کند، که با آن، برایمان لازم است کنار بیاییم».

28 7 1399
هیستری و سنتوم

براساس نوع سمپتوم که در سازمانبندی روانی و درمان او غالب بود، این بیمار مرا به مواجهه با امکان ارائه سنتوم، در مساله غامض هیستری، از طریق یک فرضیه کاری هدایت کرد. در واقع، از جویس، و بنابراین از پسیکوز و نوشتن در کلینیک گره زدن (knotting) بود که لکان این مفهوم را معرفی کرد.

28 7 1399
تحقق آرزو

ندك زمانى پیش، تعدادی از رویاها را تفسیر كردیم، امّا مسأله تحقق آرزو را كاملاً از تفسیر خود حذف كردیم و كنار گذاشتیم. من اطمینان دارم كه شما مكرراً برانگیخته مى‏‌شوید كه از خود بپرسید: امّا تحقق آرزو كجاست؟ آنچه كه قرار است هدف و مقصود كاركرد رویا باشد.این پرسش، پرسشى مهم[بنیادین] است چرا كه منتقدان معمولى ما آن را مطرح مى‏‌سازند.

19 5 1399
موقعیت جنسی و پایان آنالیز

رویکرد فرویدی به sexuation شکل یک اسطوره­ به خود گرفت، [اسطوره] ادیپوس. این فرم حماسی به فروید اجازه داد که به ساختار به عنوان دینامیک sexuation نزدیک شود و در فرمی تصویری­ شده گره­ خوردگی سکسوال [و] تروماتیک بدن به ...

19 5 1399
چیزی به‌ نام بحران روان‌کاوی نمی‌تواند وجود داشته باشد

در این مصاحبه که در سالِ ۱۹۷۴ برایِ مجله‌ی‌ ایتالیاییِ پانوراما انجام شده،گویی لکان به مددِ سحر و جادو دوباره با قدرت تمام زنده شده و با ما سخن می گوید. مصاحبه‌گرِ ایتالیایی، ایمیلیو گرانزاتو، به این نکته اشاره می کند که ...

25 6 1398
آنچه نمی‌تواند گفته شود یا ناممکن برای گفتن

آنچه نمی‌تواند گفته شود بطور اثرگذاری در سطح دوم گراف است.آن‌جا،جایی که سوژه منتظر پاسخ بزرگ دیگری در ارتباط با اشتیاق‌اش است، درست آن‌جاست که بزرگ دیگری سؤال را به او باز می‌گرداند: «?Che vuoi» «چه می‌خواهی؟»لکان در سمینار VI می‌گوید که بزرگ دیگری پاسخ می‌دهد: «سوژه فالوس را می‌خواهد» و این‌جا جایی است که روانکاوی وا می‌ماند، همانطور که فروید گفته هر آنالیزی در صخره کاستراسیون (اختگی) گیر می‌کند. اما آن طور که لکان تأکید می‌کند شکست سوژه برای «گفتن» آنچه می‌خواهد، آنچه [بدان] اشتیاق می‌ورزد، شکست ساختار است.

2 6 1398
پارادوکس های عشق

هر مردی اعتقاد دارد وقتی عاشق زنی است به او اشتیاق می‌ورزد. مرد وقتی که اشتیاق می‌ورزد هرگز با شریکی جز ابژه a که علت اشتیاق اوست، سر و کار ندارد. زن، یک سمبول فقدان برای مرد است، و آن ارزش ژوئی‌سانس ممنوعه‌ای است

1 6 1398
«تمهیداتی در باب دو اصل مرتبط با کارکرد ذهن»

شرحی که در اینجا از دیدگاه‌های او مشاهده خواهیم کرد به شدت فشرده است و حتی امروز نیز درک کامل آنها آسان نیست. اگرچه اکنون می‌دانیم که فروید در این مقاله به کمتر چیزی اشاره کرده است که از مدت‌ها پیش در ذهنش نبوده باشد، این مقاله در هنگام چاپ می‌بایست برای خوانندگانش گیج‌کننده و سرشار از مفاد تازه بوده باشد.

6 5 1398
روش روانکاوی فروید

روش روانکاوی فروید روند رواندرمانگرانه خاصی که فروید به کار می‌گیرد و به عنوان «روانکاوی» توصیف می‌کند، سربرآورده از آن چیزی است که به عنوان روش «تخلیه هیجانی» (کاتارتیک) شناخته شده بود و توسط وی در مشارکت با جوزف بروئر در کتاب‌شان «مطالعاتی بر هیستری» (۱۸۹۵) مورد بحث قرار گرفت

26 4 1398
پایان آنالیز

وقتی واقعیت (reality)دیگر توسط صحنه فانتزی سازماندهی و آرام نمی شود ، تجربه واقع به شکلی ظاهر می شود که برای هر شخص بی نظیر(unique) است.